جان لاك، متفكر انگلیسی و یكی از شارحان اصلی نظریه قرارداد اجتماعی زمانی گفته بود: «هر جا دو فرد آدمی باشند كه بین آنها داور بیطرفی برای قضاوت نباشد، آن دو فرد در وضع اجتماعی نیستند و در وضع طبیعی به سر میبرند و در معرض همه ناملایمات هستند.» این گزاره از طرف لاك در تبیین وضع طبیعی انسانها و ضرورت قرارداد اجتماعی برای دفاع از جان، آزادی و اموال آنها مبنا قرار گرفت تا از آن ناملایماتی كاسته شود كه امنیت این سه مورد را به خطر میانداخت.
گاهی اوقات پیش میآید که به بعضی رویکردها، برخوردها، نگرشها و حتی آنچه بدیهیات میدانیم، نگاهی از بیرون میاندازیم و با خودمان میگوییم که این همه چه معنایی دارد.
نظامهای سیاسی در قالب دولتها، با تعابیر كلاسیك، تنها مرجعی هستند كه خود را در به كار بردن نیروی قهرآمیز محق میدانند و آن را مشروع تلقی میكنند. در واقع آنگونه كه وبر هم به آن اشاره میكند دولتها استفاده مشروع از خشونت و نیروی فیزیكی را در یك قلمرو مشخص در انحصار خود دارند.
خوشبختی از آن دست مقولاتی است كه به نظر میرسد دستكم انواع آن موضوع بحث بسیاری از جوامع انسانی از گذشته تا امروز بوده است؛ در واقع از همان زمان كه انسان اندیشیدن به وضعیت خویش را در پیش گرفت، خوشبختی نیز به پرسشی فلسفی تبدیل شد.
رویدادهای خونبار در فلسطین حالا دوباره خاورمیانه را به صدر خبرهای رسانهای آورده است. اینكه موضع دولتها در برابر درگیریهای اخیر فلسطین چه بوده و چه واكنشهایی نشان میدهند، مساله این نوشتار نیست، چه آنكه دولتها به فراخور سیاستهای داخلی و خارجیشان و مناسبات بینالمللی گاهی از سازمان آزادیبخش فلسطین و تشكیلات خودگردان، گاهی از حماس، گاهی از جهاد اسلامی، گاهی از حزبالله، گاهی از صلح، گاهی از جنگ، گاهی از اسراییل و گاهی از فلسطین دفاع كردهاند؛
فرض كنیم از آن دسته افرادی باشید كه مخالف هر نوع خشونتی در هر وضعیتی هستند، بعد عدهای را میبینید كه با چماق به جان چند آدم بیپناه و ضعیف افتادهاند و آنچنان خشونتی به خرج میدهند كه به زودی آن آدمهای بیگناه كشته میشوند؛
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل